داستان کتاب ذوب شده از عباس معروفی از این قرار است که ناصر اسفاری، نویسندهای جوان، در روز تولد خود توسط مأموران امنیتی بازداشت میشود. او هیچ اتهامی ندارد، اما بازجویان او را شکنجه میکنند تا به اطلاعاتی در مورد فعالیتهای سیاسیاش اعتراف کند.
ناصر در زیر فشار شکنجه، ناچار میشود برای بازجویان خود قصههایی بسازد. او از دوران کودکی خود، از خانوادهاش، از دوستانش و از عشقش به نویسندگی میگوید. اما رفتهرفته، خود نیز در این قصهها گم میشود و مرز میان واقعیت و تخیل برای او از بین میرود.
ناصر در قصههایش، دنیایی خیالی و زیبا را میآفریند. دنیایی که در آن، آزادی وجود دارد و انسانها میتوانند آزادانه بیان کنند. او در این قصهها، به نقد دنیای واقعی و نظامهای سرکوبگر میپردازد.